بازار در تعادل میان گزارش و روایت

عاطفه چوپان : در حالی که بازار سرمایه به استقبال فصل مجامع می‌رود، سیگنال‌‌‌های مثبت از مذاکرات ایران و آمریکا نیز فضای خوش‌بینی را در بورس تقویت کرده‌‌‌اند. اما این روند صعودی تا کجا پایدار خواهد ماند؟ آیا محرک‌‌‌های فعلی توان ایستادن در برابر ریسک‌‌‌های ساختاری و نااطمینانی‌‌‌های مزمن اقتصاد ایران را دارند؟
بازار در تعادل میان گزارش و روایت
اردیبهشت برای بازار سرمایه، از لحاظ تاریخی آغاز یک فصل خاص است؛ فصل مجامع، تقسیم سود، گزارش‌‌‌های عملکرد سالانه و تعیین‌تکلیف سیاست‌‌‌های شرکت‌ها برای سال مالی جدید. اما اردیبهشت ۱۴۰۴ با گذشته متفاوت است؛ چرا که امسال بازار تنها به ترازنامه و سود نقدی نگاه نمی‌‌‌کند، بلکه به اخبار سیاسی و فضای بین‌الملل چشم دوخته است.

در هفته‌‌‌های گذشته، با تقویت گمانه‌‌‌زنی‌‌‌ها درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و احتمال توافق‌‌‌های محدود، بازار سرمایه واکنشی مثبت نشان داده است. بازگشت شاخص کل به مدار رشد، افزایش تقاضا در برخی گروه‌‌‌های دلاری و کاهش شدت خروج پول حقیقی از بازار، همه نشان از شکل‌‌‌گیری انتظاراتی جدید دارد؛ انتظاراتی که برخلاف ماه‌‌‌های گذشته، این‌‌‌بار در جهت مثبت حرکت کرده‌‌‌اند.

اما بازار، حالا بیش از همیشه در میانه‌‌ دو جریان تحلیل‌‌‌پذیر و روایت‌‌‌محور قرار گرفته است. از یک‌سو، صورت‌های مالی حسابرسی‌‌‌شده، گزارش عملکرد سالانه شرکت‌ها، نسبت سود تقسیمی به قیمت و تداوم جریان‌‌‌های درآمدی در حال انتشارند و به سرمایه‌گذاران امکان تحلیل دقیق‌‌‌تری از ارزش ذاتی سهم‌‌‌ها را می‌دهند. این همان وجه «گزارش» در بازار است؛ واقعیتی عددی و مبتنی بر داده‌‌‌های عینی.

در سوی دیگر، اما «روایت‌‌‌ها» جریان دارند؛ روایت‌‌‌هایی که بعضا براساس شنیده‌‌‌ها، خبرهای تاییدنشده یا تحلیل‌‌‌های رسانه‌‌‌ای شکل می‌‌‌گیرند. از کانال‌‌‌های خبری خارجی گرفته تا تحلیل‌‌‌های پلتفرم‌‌‌های داخلی، هر روز روایت‌‌‌هایی در مورد پیشرفت مذاکرات، آزادسازی منابع یا گشایش‌‌‌های احتمالی در روابط خارجی منتشر می‌شود. همین روایت‌‌‌هاست که بعضا موج‌‌‌های قوی‌‌‌تری از گزارش‌‌‌های واقعی به راه می‌‌‌اندازند و جهت بازار را تحت‌‌‌تاثیر قرار می‌دهند.

سنت فصلی بازار همچنان پابرجاست. در آستانه فصل مجامع، توجه به سهامی که سود نقدی مناسبی تقسیم می‌کنند، افزایش می‌‌‌یابد. صنایع بزرگ مانند پتروشیمی‌‌‌ها، فلزات اساسی، پالایشی‌‌‌ها و برخی معدنی‌‌‌ها همواره در این دوره با تمرکز بیشتری از سوی سرمایه‌گذاران مواجه‌‌‌اند. در سال‌جاری نیز با توجه به ثبات نسبی نرخ سود بانکی و کاهش جذابیت سایر بازارها، سود تقسیمی می‌‌‌تواند نقشی پررنگ‌‌‌تر از گذشته داشته باشد.

با این حال، چشم‌‌‌انداز سیاسی، به‌‌‌ویژه روایت کاهش ریسک‌‌‌های سیستماتیک، عنصری است که نمی‌‌‌توان آن را نادیده گرفت. اخبار مثبت منتشرشده درباره کانال‌‌‌های ارتباطی دیپلماتیک، مذاکرات غیررسمی و توافق‌‌‌های محدود برای تبادل منابع، گرچه هنوز پشتوانه عملیاتی مشخصی ندارند، اما جو روانی بازار را تا حد زیادی به سمت خوش‌بینی سوق داده‌‌‌اند. در بازاری که پیش‌تر بارها تحت‌‌‌تاثیر چنین روایت‌‌‌هایی بالا و پایین رفته، این اثرگذاری چندان عجیب نیست.

با این حال، نباید فراموش کرد که تجربه بازار سرمایه ایران نشان داده است که همین روایت‌‌‌ها می‌‌‌توانند ناپایدار و گاه گمراه‌‌‌کننده باشند. ممکن است در هر لحظه، روند مذاکرات متوقف شود یا تنشی سیاسی معادلات را تغییر دهد. بنابراین، تکیه کامل بر این دست سیگنال‌‌‌ها بدون درنظر گرفتن سناریوهای بدبینانه، می‌‌‌تواند پرریسک باشد.

افزون بر ریسک‌‌‌های سیاسی، چالش‌‌‌های ساختاری اقتصاد ایران نیز همچنان پابرجاست. ناترازی در بخش انرژی، نگرانی از قیمت‌گذاری دستوری، مشکلات بودجه‌‌‌ای دولت و ابهام در سیاست‌‌‌های حمایتی و مالیاتی از جمله عواملی هستند که توان سودآوری شرکت‌ها را تهدید می‌کنند. در برخی صنایع انرژی‌‌‌بر، احتمال محدودیت‌های جدید در تامین گاز یا برق مطرح شده که حتی اگر فعلا عملیاتی نشده، می‌‌‌تواند در تصمیم‌گیری‌‌‌های میان‌‌‌مدت نقش داشته باشد.

در نهایت، بازار سرمایه در موقعیتی ایستاده که نه‌تنها به گزارش‌‌‌های رسمی شرکت‌ها توجه دارد، بلکه به روایت‌‌‌هایی گوش می‌دهد که گاه از جنس واقعیت‌‌‌اند و گاه شایعه. برای سرمایه‌گذاران میان‌‌‌مدت و بلندمدت، اتکا به یک‌‌‌سویه‌‌ این معادله راهبردی نادرست خواهد بود. دقت در تحلیل صورت‌های مالی، ارزیابی دقیق نسبت‌‌‌های سودآوری و در عین حال پیگیری هوشمندانه تحولات کلان سیاسی، می‌‌‌تواند به تصمیم‌گیری بهتر کمک کند. در این میان، رفتار بازیگران اصلی بازار نیز می‌تواند تعیین‌کننده باشد. حقوقی‌هایی که در ماه‌های اخیر نقش پررنگ‌تری در تعادل‌بخشی به معاملات ایفا کرده‌اند، ممکن است در مواجهه با هرگونه تغییر در فضای سیاسی یا اقتصادی، استراتژی‌های خود را تغییر دهند. در سمت دیگر، حقیقی‌ها که هنوز نسبت به بازگشت پرقدرت به بازار مردد هستند، برای ورود دوباره منتظر تأیید گزارش‌ها یا تثبیت روایت‌های مثبت خواهند ماند. توازن میان این دو گروه، بر شدت نوسانات پیش‌رو تأثیر زیادی خواهد داشت.

بازار سرمایه فعلا در نقطه‌‌‌ای ایستاده که هم «امید» دارد، هم «احتیاط»؛ هم بر دوش گزارش‌‌‌های واقعی حرکت می‌کند و هم بر موج روایت‌‌‌هایی که گاهی از جنس تحلیل‌‌‌اند، گاهی فقط صدا. پرسش کلیدی آن است که کدام‌‌‌یک زودتر غلبه می‌کند؟ واقعیتی که در ترازنامه‌‌‌ها نشسته یا روایتی که در گوش بازار زمزمه می‌شود؟


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید