دنیای اقتصاد - عاطفه چوپان : بازار سهام در نخستین روز کاری هفته، فضایی متفاوت نسبت به هفته گذشته را تجربه کرد. با شروع قرمزرنگ، بسیاری از فعالان بازار انتظار داشتند فشار عرضهها روند نزولی شاخصها را تداوم بخشد، اما به تدریج و با نزدیک شدن به پایان معاملات تابلو نشان داد که زور فروشندگان برای منفی نگه داشتن بازار کافی نبود. در مقابل، ورود نسبی پول حقیقی و شکلگیری تقاضا در برخی صنایع، به ویژه گروههای دلاری و کالامحور، فضای متعادلی را به تالار شیشهای بازگرداند.
بورس روی لبه تیغ تعادل
این تعادل، هرچند شکننده و همراه با احتیاط سرمایهگذاران بود، اما نشان داد که بازار در حال آزمون مرزهای جدیدی است. پس از افتهای متوالی هفتههای گذشته، بسیاری از نمادها به سطوح جذاب ارزشی رسیدهاند و همین امر موجب شد خریداران جسارت بیشتری برای ورود پیدا کنند. به بیان دیگر، ارزش جایگزینی شرکتها و همچنین انتظارات تورمی موجود در اقتصاد، وزنهای در برابر ریسکهای سیاسی و نگرانیهای ناشی از نوسان ارز قرار گرفت.
در معاملات دیروز، شاخص کل هرچند نوسان زیادی داشت، اما توانست از فشار فروش ابتدای بازار عبور کند. نکته مهم آن بود که ورود پول حقیقی هرچند چشمگیر نبود، اما نشان داد که بخشهایی از سرمایهگذاران خرد نیز بار دیگر به تکاپو افتادهاند. این موضوع از منظر روانی میتواند نقش مهمی در تداوم تعادل بازار داشته باشد. به ویژه آنکه در هفتههای اخیر، خروج سرمایه حقیقی یکی از مهمترین عوامل تشدید فشار فروش محسوب میشد.
از سوی دیگر، نگاه به صنایع مختلف بیانگر تفاوت معناداری میان گروههاست. نمادهای صادراتی و دلاری با وجود کاهش نرخ ارز آزاد، همچنان با اقبال نسبی همراه شدند. دلیل این امر را میتوان در ثبات نسبی بازارهای جهانی و همچنین امیدواری به بهبود سمت تقاضای داخلی دانست. در مقابل، برخی صنایع ریالی همچون خودروییها و بانکیها با نوسانات بیشتری دست و پنجه نرم کردند، چرا که چشمانداز سیاستگذاری در این بخشها همچنان مبهم است. مساله دیگر، حضور پررنگ سهامداران حقوقی در سمت خرید بود. حقوقیها با حمایت از برخی نمادهای شاخصساز، عملا مانع از تعمیق ریزش شدند و به تثبیت شاخص کل کمک کردند. این رفتار از یکسو نشانگر حساسیت سیاستگذار به وضعیت بازار سرمایه است و از سوی دیگر میتواند به ایجاد اعتماد نسبی میان سرمایهگذاران منجر شود. هرچند باید توجه داشت که حمایت دستوری به تنهایی نمیتواند بازار را در مسیر صعودی پایدار قرار دهد، مگر آنکه متغیرهای بنیادی نیز با آن همراهی کنند.
در افق کوتاهمدت، آنچه بیش از همه برای بازار اهمیت دارد، روند نرخ ارز و اخبار سیاسی پیرامون توافقهای منطقهای و بینالمللی است. کاهش اخیر نرخ دلار، اگر تداوم یابد، میتواند سودآوری شرکتهای صادراتمحور را با چالش مواجه کند، اما در عوض صنایع وارداتی از این وضعیت منتفع خواهند شد. در عین حال، تثبیت یا حتی کاهش انتظارات تورمی میتواند جریان نقدینگی را به سمت بازار سرمایه تقویت کند، به شرط آنکه اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی احیا شود.
به طور کلی، معاملات روز گذشته نشان داد که بازار در برابر فشار فروش تاب آورده و توانسته به تعادل نسبی دست یابد. این امر میتواند مقدمهای برای بازگشت تدریجی اعتماد باشد، اما مسیر پیش روی بورس همچنان پرریسک و وابسته به متغیرهای بیرونی است. سرمایهگذاران حرفهای در چنین شرایطی معمولا با نگاه بلندمدت و تحلیل بنیادین وارد میشوند، درحالیکه معاملهگران کوتاهمدت بیشتر به نوسانگیری بسنده میکنند.
پرسش کلیدی اینجاست: آیا تعادل شکننده فعلی به یک روند پایدار در هفتههای آتی تبدیل خواهد شد، یا آنکه بازار بار دیگر در برابر موجهای سیاسی و اقتصادی تسلیم میشود؟ پاسخ به این سوال، سرنوشت بورس را در روزهای پایانی شهریور رقم خواهد زد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات