علی مشکانی
اقتصاد ایران این روزها با چالشهای عمیقی دستوپنجه نرم میکند. رکود بیسابقه در بخش صنعت در کنار نوسانات بازار سرمایه همهوهمه تصویر مبهمی را برای سرمایهگذاران بخشهای مختلف اقتصادی ترسیم کردند. شاخص مدیران خرید (شامخ) از فشارهای سنگین بر بنگاههای صنعتی حکایت دارد. بورس تهران با خروج نقدینگی گسترده مواجه بوده و بازار املاک در آستانه رکود عمیقتری قرار دارد.
سرمایهگذاری در شرایط عدمقطعیت اقتصادی و ژئوپلیتیک ایران
بر اساس گزارشهای اتاق بازرگانی ایران، شاخص مدیران خرید (شامخ) بخش صنعت در خرداد ۱۴۰۴به ۴۲.۷۱واحد سقوط کرد که پایینترین سطح از زمان شروع انتشار این دادهها از مهر ۱۳۹۷ است. برای مقایسه، در خرداد ۱۳۹۹، در اوج بحران کرونا، این شاخص ۵۶.۸۰واحد بود که نشاندهنده شرایطی بهمراتب مطلوبتر و فعالیت در محدوده خنثی بود. این افت چشمگیر نشان میدهد که بنگاههای صنعتی در حال حاضر تحتفشارهای شدیدی قرار دارند.
عواملی مانند فرسودگی زیرساختها، محدودیت دسترسی به فناوری به دلیل تحریمها و افزایش نرخ ارز از ۳۷۰۰ تومان در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۹۰۰۰۰ تومان در سال ۱۴۰۳، این وضعیت را تشدید کردند. ادامه این روند میتواند به کاهش تولید یا حتی تعطیلی برخی واحدها منجر شود. برای جلوگیری از این پیامدها، اقداماتی مانند بهبود زنجیره تامین، مدیریت بحران انرژی، تقویت دسترسی به مواد اولیه، بازنگری سیاستهای ارزی و حمایت هدفمند از تقاضای داخلی در دستور کار میتواند قرار گیرد. بدون اصلاحات ساختاری، سرمایهگذاری در بخش صنعت با ریسکهای جدی مواجه خواهد بود.
از سوی دیگر بورس تهران پس از آتشبس میان ایران و اسرائیل با افت شاخص کل، صفهای فروش سنگین و خروج نقدینگی مواجه شده است. ارزش معاملات خرد به پایینتر از ۱۰هزار میلیارد تومان رسیده و خروج پول حقیقی در روزهای اخیر، به وقوع پیوسته، میتواند ثبات بازار را در میانمدت تا حدودی به خطر بیندازد.
روند صعودی اخیر بازار، که در چند روز گذشته مشاهده شده، به نظر موقتی است و نمیتوان آن را نشانهای از بهبود پایدار دانست. برای سرمایهگذاران خرد، کلیت بازار سهام در حال حاضر به دلیل فقدان شفافیت و نوسانات بالا، قابل اعتماد نخواهد بود. تلاشهای دولت برای حمایت از بازار، مانند تزریق نقدینگی یا طرحهای بیمه سهام، به دلیل نبود شفافیت و ناکارآمدی، تاثیر چندانی نداشتهاند.
مکانیسم کنونی حمایت که به جای تشویق تحلیل بنیادین و رقابت سالم، به مسابقهای برای ثبت سریع سفارش فروش تبدیل شده، بازار را به سمت یک فرآیند غیرشفاف سوق داده است. این وضعیت نهتنها اعتماد سرمایهگذاران را تضعیف کرده، بلکه ریسکهای سیستمی را افزایش داده و ثبات بازار را بیش از پیش تهدید میکند. بازار املاک تهران در حال حاضر با چالشهای جدی مواجه است و چشمانداز آن به دلیل فشارهای اقتصادی و سیاسی نزولی است. اگرچه آمار دقیق قیمت مسکن در دسترس نیست، برآوردها نشان میدهند که قیمت آپارتمانها در تهران در محدوده ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ دلار به ازای هر مترمربع قرار دارد. با این حال، سرمایهگذاری در آپارتمانها در شرایط کنونی چندان توصیه نمیشود.
کاهش شدید قدرت خرید، افت چشمگیر معاملات (طبق گزارشهای بانک مرکزی، معاملات به یکپنجم سطح چند سال اخیر رسیده) و عواملی مانند اخراج نیروی کار خارجی، کمبود انرژی، و فشارهای اقتصادی ناشی از سیاستهای کلان، تقاضا برای آپارتمانها را به شدت کاهش داده است. شاخص شامخ نیز از رکود عمیق در بخشهای صنعتی و ساختوساز حکایت دارد، که به کاهش فعالیتهای عمرانی و تولید مصالح ساختمانی منجر شده است. تداوم این شرایط، بهویژه با توجه به بحرانهای زیرساختی مانند کمبود برق و سیاستهای ناکارآمد، بازار آپارتمانها را به سمت رکودی عمیقتر سوق میدهد. در مقابل، سرمایهگذاری در زمینهای پایینتر از ۲۵۰ مترمربع، بهویژه در مناطق پرتقاضای شهری، به دلیل تغییر اخیر ضوابط شهرداری تهران که محدودیت ساخت ۵ طبقه را برداشته و امکان درخواست افزایش طبقه (از ۳ به ۴ یا ۴ به ۵) را فراهم کرده، همچنان جذاب به نظر میرسد. این زمینها میتوانند ارزش دارایی را در برابر تورم حفظ کنند، هرچند نقدشوندگی پایین آنها نیازمند افق زمانی میانمدت است. سرمایهگذاران باید پیش از تصمیمگیری، عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، الزامات قانونی و ریسکهای اجرایی را بهدقت تحلیل کنند.
ریسکهای سرمایهگذاری در شرکتهای زیرساختی
شرکتهایی که داراییهای آنها به زیرساختها و تجهیزات فیزیکی وابسته است، با ریسکهای قابلتوجهی روبهرو هستند. کاهش صادرات به دلیل تحریمها، اختلال در زنجیره تامین و ضعفهای مدیریتی نیز سودآوری این شرکتها را تهدید میکند. به همین دلیل، سرمایهگذاری کوتاهمدت در این شرکتها به دلیل ریسکهای ژئوپلیتیک و ساختاری چندان توصیه نمیشود. باید عنوان کرد محیط کنونی، تحتتاثیر ریسکهای ژئوپلیتیک، تورم بالا، نقدینگی بیش از ۱۰هزار همت و ناکارآمدی سیاستهای حمایتی بازار سرمایه، برنامهریزی بلندمدت را بسیار پرریسک کرده است. مکانیزمهای کنونی حمایت که به سرعت ثبتسفارش وابسته است، تحلیل بنیادین را کمرنگ کرده و بازار را به یک فرآیند غیرقابل پیشبینی تبدیل کرده است. سرمایهگذارانی که به نقدینگی فوری نیاز دارند، توصیه میشود از سرمایهگذاری در سهام، بهویژه در بخشهای زیرساختی پرریسک، پرهیز کنند. داراییهایی مانند طلا با نقدشوندگی بالا برای کوتاهمدت مطلوبتر به نظر میرسند، در حالی که سهام و املاک به افق بلندمدت نیاز دارند. در خصوص راهکارهای سرمایهگذاری نیز میتوان اظهار کرد زمینهای پایینتر از ۲۵۰ متر، با امکان افزایش طبقه، برای سرمایهگذاری میانمدت و حفظ ارزش دارایی در برابر تورم مطلوب به نظر میرسد، اما آپارتمانها به دلیل رکود عمیق بازار مناسب نیستند.
همچنین سرمایهگذاری کوتاهمدت در شرکتهای وابسته به زیرساختهای فیزیکی و آپارتمانها به دلیل ریسکهای ژئوپلتیک، ساختاری و رکود اقتصادی توصیه نمیشود. بنابراین در شرایط کنونی، سرمایهگذاری در ایران نیازمند تمرکز بر داراییهای با نقدشوندگی بالا، مانند داراییهای با ارزش بالقوه است. بازار آپارتمانها، به دلیل کاهش شدید تقاضا و چشمانداز رکود عمیقتر و بازار سهام، با وجود روند صعودی موقت اخیر، به دلیل خروج شدید نقدینگی و ناکارآمدی سیاستهای حمایتی، برای سرمایهگذاران خرد قابل اعتماد نیستند. شرکتهای وابسته به زیرساختهای فیزیکی نیز به دلیل ریسکهای ژئوپلیتیک و ساختاری برای سرمایهگذاری کوتاهمدت مناسب نیستند. سرمایهگذاران باید با تحلیل دقیق، مدیریت ریسک، و اولویتبندی نقدشوندگی، تصمیمگیری کنند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات