الناز افشار *
بازار سرمایه هفته گذشته را در فضایی ناپایدار و همراه با بیاعتمادی عمیق سپری کرد. شاخص کل با افتی نزدیک به ۲ درصد، همچنان در مسیر نزولی باقی ماند و عمق معاملات نشاندهنده شکنندگی بازار و تردید شدید فعالان حقیقی بود. خروج مداوم سرمایه از سوی سرمایهگذاران خرد، تصویری نگرانکننده از وضعیت روانی بازار ارائه داد؛ شرایطی که نشانههای آن در کاهش ارزش معاملات و نبود تقاضای موثر در بسیاری از نمادها مشهود بود. در ابتدای هفته جاری، انتشار بسته حمایتی و تزریق نقدینگی که با هماهنگی وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی و سازمان بورس تهیه شده بود،
افق پیش روی بازار و بررسی سناریوهای احتمالی
موجی از امیدواری موقت در بازار به وجود آورد و موجب شد بسیاری از نمادها در روز شنبه در محدودههای مثبت معامله شوند. بااینحال، سایه ریسکهای ژئوپلیتیک و عوامل سیستماتیک همچنان بر سر بازار باقیمانده است. اگرچه درگیری میان ایران و اسرائیل وارد فاز آتشبس شده، اما بورس تهران همچنان از تبعات روانی جنگ اخیر فاصله نگرفته و حتی در صورت تداوم آتشبس، ترس از بازگشت تنشها، فضای کلی معاملات را در وضعیت «تردید و انتظار» نگاهداشته است. در کنار این عوامل، تهدید فعالسازی «مکانیسم ماشه» از سوی اعضای اروپایی برجام، هشداری جدی نسبت به بازگشت تحریمهای بینالمللی و تضعیف شرایط اقتصادی کشور تلقی میشود؛ موضوعی که میتواند بر فضای سرمایهگذاری داخلی نیز اثر منفی بگذارد.
در نتیجه، اگرچه شاخص کل بورس اکنون در محدودههای حمایتی قرار گرفته و بسیاری از نمادها اصلاح قابلتوجهی را تجربه کردند، اما تداوم حمایتهای هدفمند و سیاستگذاریهای اعتمادآفرین، برای بازگشت پایداری به بازار ضروری به نظر میرسد. در فضای پرریسک کنونی، اخبار مربوط به منازعات منطقهای و تحولات سیاست خارجی به یکی از موثرترین محرکهای رفتاری در بورس تهران تبدیل شدند.
این اخبار در حالی مخابره میشود که همچنان تبعات روانی تنشهای اخیر و حملات متقابل میان ایران و اسرائیل بهطور کامل از حافظه بازار پاک نشده است. در نقطه مقابل، اظهارات اخیر سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرات هستهای، مبنی بر احتمال بازگشایی مسیر دیپلماسی و ازسرگیری مذاکرات، بار دیگر امیدها نسبت به کاهش تنش و بهبود شرایط بینالمللی کشور را در بخشی از بازار زنده کرده است. بااینحال، نبود اطلاعات دقیق و رسمی از زمان و نحوه آغاز مجدد مذاکرات باعث شده که بازار در مواجهه با این اخبار، رویکردی محتاطانه و تا حدودی خنثی اتخاذ کند.
سناریوهای محتمل پیشروی بازار سرمایه
در ارزیابی آینده بازار سرمایه، نمیتوان تنها به یک مسیر مشخص اتکا کرد؛ بلکه باید مجموعهای از سناریوهای محتمل را بر اساس دادههای اقتصادی، ریسکهای سیاسی و رفتار بازیگران بازار در نظر گرفت. در حال حاضر، بورس تهران در نقطهای ایستاده که هرگونه تغییر معنادار در متغیرهای کلیدی میتواند مسیر آتی آن را بهکلی دگرگون کند. در سناریوی خوشبینانه، بازار با ترکیبی از گشایشهای سیاسی، کاهش تنشهای منطقهای، ازسرگیری مذاکرات هستهای و اصلاح سیاستهای اقتصادی دولت مواجه میشود.
این سناریو که در صورت تحقق میتواند اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران را تا حدی ترمیم کند، زمینهساز ورود پولهای تازه به بازار و بازگشت رونق به صنایع خواهد بود. باید عنوان کرد بهبود انتظارات تورمی و افزایش درآمد ریالی شرکتها نیز از جمله پیامدهای مثبت این وضعیت محسوب میشوند. در سناریوی بدبینانه، بورس تهران با مجموعهای از عوامل منفی داخلی و خارجی مواجه میشود که میتوانند به تعمیق رکود، گسترش خروج سرمایه و افزایش بیاعتمادی عمومی منجر شوند.
در سطح بینالملل، احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه از سوی سه کشور اروپایی برجام (آلمان، فرانسه و بریتانیا)، تهدیدی جدی برای بازگشت تحریمهای بینالمللی ذیل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل به شمار میرود. فعالشدن این سازوکار نهتنها میتواند فضای اقتصادی کشور را دستخوش شوکهای جدید کند، بلکه چشمانداز هرگونه توافق و گشایش دیپلماتیک را نیز در کوتاهمدت تضعیف خواهد کرد.
از سوی دیگر، بازگشت تنشهای نظامی در منطقه چه بهصورت مستقیم و چه از طریق درگیریهای نیابتی ممکن است امنیت روانی بازار را بهشدت تضعیف کند. چنین سناریویی میتواند منجر به افزایش ریسک سیستماتیک بازار، فرار سرمایه، افزایش نرخ ارز و ورود نقدینگی به بازارهای موازی از جمله طلا و دلار شود. در سطح داخلی نیز تداوم ابهام در سیاستگذاریهای کلان، ضعف در اجرای بستههای حمایتی، تشدید فشار بودجهای بر شرکتها و سیاستهایی مانند قیمتگذاری دستوری و نرخ بهره بالا، میتواند روند نزولی بازار را تثبیت کرده و عمق رکود را بیشتر کند. اما سناریوی محتمل میانه، تداوم وضعیت فعلی با نوسانات محدود و نبود روند مشخص در کوتاهمدت است. در این سناریو، بازار با تغییرات مقطعی ناشی از اخبار سیاسی یا گزارشهای مالی شرکتها حرکت خواهد کرد.
در این صورت بازار بهصورت نوسانی و بااحتیاط پیش خواهد رفت. در نهایت، مسیر آتی بورس بیش از هر چیز به رفتار دولت در قبال سیاستهای اقتصادی، نحوه مواجهه با فضای بینالملل و قدرت نهادهای سیاستگذار در بازگرداندن اعتماد عمومی وابسته است. بازاری که در آن، اعتماد و شفافیت بازسازی نشود، حتی با ارزندهترین سهام نیز نمیتواند پویایی بلندمدت داشته باشد.
تزریق منابع مالی، تسهیل در معاملات و کاهش محدودیتها میتواند نقش محرک اعتماد را ایفا کند. باتوجهبه شرایط فعلی، سهامی که قدرت فروش بالا و صفهای سنگین مانند برخی نمادهای شاخصساز در گروه فلزات اساسی، خودرویی و بانکی را ندارند میتوانند وضعیت مساعدتری داشته باشند. در این بین سهمهای دلاری صادراتی در صورت ثبات ارز و تداوم آتشبس میتوانند درصورتیکه دلار در مدار صعودی باقی بماند و آرامش نسبی حاکم شود، برخی نمادهای صادراتمحور میتوانند جذاب شوند.
از طرفی سرمایهگذاران محافظهکار در روزهای پرریسک به سراغ صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای طلا به عنوان دارایی امن خواهند رفت. اما باید توجه داشت که حتی در این گروهها نیز روند معاملات بهشدت شکننده و متاثر از اخبار سیاسی خواهد بود. در نتیجه، جذابیت هر صنعت یا نماد، بیش از آنکه تابع گزارش عملکرد یا تحلیل بنیادی باشد، تابع فضای روانی و تحولات منطقهای خواهد بود. بازار سرمایه ایران در برههای حساس ایستاده است؛ جایی که میان واقعیتهای تلخ اقتصادی، ریسکهای سنگین سیاسی و کورسوی امید به اصلاحات و گشایش قرار گرفته است.
رفتار اخیر شاخصها، روند معاملات و خروج مستمر سرمایهگذاران حقیقی نشان میدهد که بورس تهران نهتنها درگیر یک «اصلاح قیمتی»، بلکه گرفتار یک «بحران اعتماد» است. در چنین فضایی، آنچه میتواند مسیر بازار را تغییر دهد، تنها رشد نرخ دلار یا بهبود گزارشهای مالی نیست؛ بلکه بازسازی اعتماد عمومی، کاهش ریسکهای غیرقابلپیشبینی و شفافسازی تصمیمات کلان اقتصادی است. سرمایهگذاری، تابع امید به آینده است؛ و تا زمانی که سرمایهگذار نسبت به آینده احساس امنیت نکند، حتی ارزندهترین سهام نیز تقاضای موثر پیدا نمیکند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات